دل نوشته های گُل گُلی

روزانه های زندگی من

دل نوشته های گُل گُلی

روزانه های زندگی من

حیطه امن

یه کلاسی شرکت کرده بودم،استادش همیشه میگفت از منطقه امنتون خارج بشین.مثلا وقتی میرین رستوران نَگین همون همیشگی! از اون چیزهایی که همیشه میخوردین یکم پاتون فراتر بزارین  و حاضر بشید یه انتخاب جدید داشته باشین!
من این صحبت ایشون گوش میکردم و با خودم فکر میکردم نه من اینجوری نیستم!من همیشه انتخاب ثابتی ندارم!

( البته شاید این در مورد من که خیلی کافه و رستوران نمیرم صدق نکنه... شاید ۲ یا ۳ماه بگذره و نرفتم شاید هم تو یک ماه مثلا پیش بیاد که۳بار برم)

مثلا من از بین شیک شکلات و شیک نوتلا و شیک قهوه و کیک شکلاتی و وافل همیشه یکی انتخاب میکنم حالا بسته به نوع و منوی اون کافه ممکنه زیاد یا کم بشه...و با خودم خیال میکنم من که هردفعه انتخاب های متفاوتی دارم!! در ظاهر امر بله، اما در باطن امر من یه مجموعه انتخاب امن دارم که هردفعه و در هر کافه‌ای که برم از اون مجموعه انتخاب میکنم و حاضر نیستم خارج از اون مجموعه هم انتخاب کنم مثلا چون تاحالا گلاسه نخوردم پس هیچوقت هم ریسک نمیکنم و گلاسه انتخاب نمیکنم چون یه وقت ممکنه دوست نداشته باشم!!
حالا بنده بعد از چهارسال رفتم عینکم عوض کردم و در واقع بعد از حدود ۷ سال یه تیپ عینک متفاوت برداشتم.علی رغم اینکه تمام کسانی که اون موقع کنارم بودن(۳نفر نزدیک‌ترین اعضای خونوادم) تایید کردن که عینک کاملا بهم میاد و مناسبمه...اما هنوز پام از مغازه بیرون نگذاشته دائم نگران بودم که نکنه بهم نیاد!! و با خودم میگفتم کاش یه چیزی تو مایه های قبلی برداشته بودم...
امروز یهو به خودم اومدم که ای بابا ولش کن بالاخره انتخاب کردی و بقیه هم تایید کردن... چرا نمیخوای پات از حیطه امنت فراتر بگذاری و یه مدل جدید امتحان کنی؟؟و عواقبش هم بپذیری...مدل قبلی هم همچین عالی و بی عیب و نقص نبود!
و اینگونه بود که فهمیدم بله یه حصارِ امنی دور خودم کشیدم و پام از اون فراتر نمیذارم و فکر میکنم حالم خیلی خوبه و خوشم...درصورتی که بیرون از اون حصار دنیاییه برای خودش...


نظرم بعد از گرفتن عینک:

خیلی راضیم...خیلی قشنگه...اصلا شکل متفاوتی به چهره‌ام داده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد