-
ورق خوردن برگ دیگری از زندگیم
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 22:31
شنبه که امتحان شیمی داشتم، بد نبود بعضی قسمت هایی که راحت میتونستم ازش نمره بیارم نیاوردم. یکشنبه خیلی سنگین بود و واقعا خسته شدم. دوشنبه امتحان عربی داشتم و به نظرم خوب دادم. سه شنبه کوئیز حسابان داشتم که خیلی خوب دادم و دبیر فیزیکم نیومد و دیگه عاااااالی بود.... چهارشنبه خوب شروع نشد اما خیلی خوب تموم شد!! چون...
-
مَن
یکشنبه 29 فروردین 1395 00:03
سلآم.۵شنبه شب کلی چیز تایپ کردم ولی تقریبا آخراش بود که از شدت خستگی بیهوووش شدم. و همش پرید. نصفه شب با صدای شدیییییییید بارون که به شیشه میخورد بیدار شدم.ترسناک بود بین خواب و بیداری ترسیده بودم. خخخخ.مامان میگفت بارون حدودا از ساعت 3 شروع شده و تا 7 صبح خیلی تند ادامه داشته.ساعت 9هم که من بیدارشدم هنوز خیلی خفیف...
-
برخیز و بدرخش
یکشنبه 22 فروردین 1395 20:36
این تازه اول مبارزه است مبارزه من و درونم من برای پیروزی تمام تلاشمو میکنم برررررررخیز بیکار نشین و وقت تلف نکن،بدوووو زود باش یکی از راه های موفقیت اینه که وقتی همه بیکارن و وقت هدر میدن تو وقت هدر نده بلند شوووو زوووووود
-
اولین هفته کاری بعد از تعطیلات
پنجشنبه 19 فروردین 1395 16:58
سلام، بعدازظهر پنجشنبه تون بخیر.بالاخره اولین هفته هم با تموم سختیاش گذشت.فعلا فقط هندسه امتحان دادیم بقیه رو کنسل کردیم..... خب از جمعه هفته پیش شروع میکنم.قرار بود مثل هرسال ۱۳بدر بریم باغ.من که هنوز تکلیف هامو کامل نکرده بودم هندسه و عربی که اصلا سمتش نرفته بودم، جبر و حسابان هم جبر یکمش مونده بود حسابان فقط یکمشو...
-
روز مادر مبااااااااااااااااااارک
پنجشنبه 12 فروردین 1395 01:05
امروز روز مادر و از همین تریبون روز مادر به همه مادرا تبریک میگممم. انشاالله که سایه شون بالا سر ما باشه.اامسال میخواستم برای مامانم عطر بخرم. عطری که چندوقت پیش دخترعمم زده بود مامانم خیلی خوشش اومده بود.میدونستم که میخوام از کجا بخرم و لازم نبود دنبالش بگردم.به خاطر همین دیروز عصر وقتی مامانم خواب بود وخواهرم داشت...
-
......
دوشنبه 9 فروردین 1395 02:05
تصمیم داشتم دیگه از روزهای خوبم بنویسم.از شادی ها اما بازم نشد.من که کسی رو ندارم باهاش دردودل کنم. کسی نیست که من باهاش حرف بزنم و خالی بشم. نمیخوام اون فرد چیزی بگه -اگر گوش بده و راهنماییم کنه که چه بهتر- فقط گوش کنه تا حرفامو بهش بزنم.تا خوب گریه کنم.تا همین یک ساعت پیش خیلی خوب بود.امروز برای اولین بار رفتم...
-
افراد بیکار فامیل ما
جمعه 6 فروردین 1395 02:00
سلاممم.اول از همه به خوانندگان جدید وبم خوش آمد میگم. امیدوارم ساعات خوبی رو بگذرونید و خوشتون بیاد خب بریم سر کار اصلیمون.دیشب به همراه خانواده عزیزتر از جانم رفتیم فروشگاه خرید.و کلی چیزای خوشمزه خریدیم خیلی خوش گذشت ما بیشتر قسمت موادغذایی و بهداشتی بودیم و خیلی خوب بود جذابترین قسمتش خریدن چیپس و پاستیل بود که...
-
امروز ۹۵/۱/۲
دوشنبه 2 فروردین 1395 20:52
سلام ....یه چیز جالب!الان که داشتم برای عنوان تاریخ میزدم فهمیدم دقیقا یک ماه دیگه تولدمه همین... همونطور که گفته بودم امروز برای ناهار خونه مادربزرگم بودیم وخیلی خوب بود همه بهم گفتن مدل مانتوت و رنگش خیلی قشنگ و شیکه ،جایی ندیده بودیم ، از کجا خریدی بلا؟؟ ومن هم میگفتم دیگه دیگه یه لحظه میخواستم بگم آقامون(همون آقای...
-
فقط درسم مهمه
دوشنبه 2 فروردین 1395 02:51
به نام خدا برای من فقط درسم مهمه همین و بس هرجایی هر اتفاقی افتاد هر طوری شد هییییییییییچ اهمیتی نداره من به کار خودم ادامه میدم «کار نشد نداره» خدایا شکرتتت شب بخیر
-
سال نو و تصمیمات جدید
یکشنبه 1 فروردین 1395 17:02
سلام سال نو مبارک:) امیدوارم سال سرشار از خیروبرکت برای همه و من باشه . سال نو رو بدون هدف و تصمیم جدید آغاز نکنید! من هم تصمیماتی گرفتم . تصمیم بگیریم شاد باشیم ، بخندیم ، زود قضاوت نکنیم، دروغ نگیم، بیشترمطالعه کنیم.چقدر خوب بود اگه عیدی یه کتاب خوب هدیه میدادیم:) امروز صبح ساعت ۷:۳۰ بلند شدم و زود آماده شدم.و سال...