گاهی اوقات آدم یه چیزهایی میخونه ، میشنوه
موافقت نمیکنی ،ممکنه مخالفتی هم باهاش نداشته باشی،انگار در برخورد باهاشون خُنثایی!
وقتی واقعی میتونی نظر بدی که عمیقا درک کرده باشی ،فهمیده باشی....
اونوقته که میفهمی معنی اون جملاتُ...
احساس میکنم الان در این مرحلم...
یه نمونش اینکه هیچکس نمیتونه به جای تو زندگی کنه،
هیچکس نمیتونه جز خودت درکت کنه،
منتظر "کسی" نباش، خودت باید خودتُ نجات بدی...
منظورم اینه از آدمها انتظار نداشته باش...
اما شک ندارم در این راه باید از خدا کمک بخوای و به اهل بیت توسل کنی...
یه جمله ای هست از لاادری که میگه:
یه سری کارهای ساده هست،
که اگه خودت نکنی کسی نیست برات انجامشون بده
مثل زندگی کردن.
دارم سعی میکنم آگاهانه تر برای خودم قدم بردارم...